مقدمه
مقابله با موانع و چالشها بخشی از زندگی کاری عادی ما است و غلبه بر آنها همیشه ساده نیست. برای بهبود محصولات، خدمات، ارتباطات و تواناییهای میانفردی و برای اینکه خود و سازمان برتری داشته باشید، لازم است تا تفکر خلاق را تشویق و راهحلهای نوآورانهای پیدا کنید که به خوبی کار کنند.
نوآوریها هیچگاه نتیجه کار، کوشش و تفکر یک یا چند انسان بااستعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دههاهزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی به عمل میآورند، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیینکننده پیشرفت است. عدم تغییر و تحول را میتوان نمایانگر انحطاط تدریجی تلقی کرد.
خلاقیت زمانی پا به عرصه وجود میگذارد که: فرد یا افرادی، سطح دانش زمان خود را درباره پدیدههای طبیعی و یا خود انسان کافی ندانسته و خود را ناچار به بهرهگیری از طیف وسیع تواناییها ببینند، تا فرارسیدن آن برهه از زمان که دیگر جستجوگری در جستجوی راههای تکمیل فنون باقی نماند، و یا آن لحظه که تحقیق برای ازدیاد سطح تولیدهای صنعتی به توقف درآمده و ضرورت جهاد ملی در راه دستیابی به خودکفایی و خودیابی در جامعه بینالمللی، بیاهمیت تلقی شود، پیکار خستگیناپذیر که در نهایت به نوآوری و تحول میانجامد، ادامه خواهد داشت و پایانی بر آن متصور نیست.
نوع بشر را هنوز میتوان درگیر در نوعی تنازع بقا دانست که عمل سرنوشتساز در آن، پیشرفت تغییر و تحول در صنایع و فنون است و هرگونه وقفهای در این زمینه، نتیجهای جز شکست ببار نمیآورد.
حضرت سلیمان چنین فرمود: جایی که دوراندیشی نیست موجبات نابودی مردمان فراهم است.