نگاهی به بازارهای ایران از گذشته تا حال
بخش اول
واژه بازار ریشه در فارسی میانه دارد و با اصطلاح «وازار wāzār» و در زبان پارتی به «واچار یا واژار vāĉar» مرسوم و متداول بوده است. این کلمه به مرور زمان معنای وسیعتری به خود گرفته و تنها به مکان فیزیکی محل ارائه کالا محدود نمیشود.
قدمت بازارها در ایران به چندین هزار سال پیش از میلاد برمیگردد. تاریخ اولیه ایجاد بازارها را به زمان آغاز یکجانشینی بشر و احتیاج به تبادل و تعاملات کالا نسبت میدهند. سکونتگاههای اولیه در ایران مربوط به چندین هزار سال پیش بوده که آثاری از وجود کارگاههای صنایع دستی و مکانهایی برای فروش دستاوردها از آنها به دست آمده است. نمونه این سکونتگاهها، تپهزاغه (قزوین)، تپه سیلک (جنوب غربی کاشان)، تپه حسنلو (جنوب غربی دریاچه ارومیه)، تل ابلیس (بردسیر کرمان) و شهر سوخته (سیستان) میباشند.
در ادامه به تاریخچه مختصری از روند شکلگیری مفهوم بازار در ایران اشاره شده است:
تپه سیلک کاشان
هزاره های قبل از میلاد:
تمدن عيلامى يکى از برجستهترین تمدنهاى کهن میباشد که از هزاره چهارم قبل از ميلاد تا حدود نیمه هزاره نخست مطرح بوده است. در این دوره تعاملات و مبادلات بازرگانی و اجتماعی بسیار وسیع بوده و منطبق بر قوانین و مقررات حقوقی و اجتماعی دقیق انجام میشد. در این زمان استفاده از نشانهگذاری برای ظروف حامل کالا توسط مهرهای مخصوصی انجام میشده است. در هزاره دوم قبل از میلاد، شهر عيلامى دوراونتاش دارای کارگاههاى توليد و عرضهی طلا و نقره و مفرغ و اشيای سفالى بوده است. در شهر سوخته که یکی از سکونتگاههای نیمه شرقی ایران در هزاره سوم و دوم قبل از میلاد میباشد، افراد علاوه بر کشاورزی به تولید صنایع دستی نیز به شکل تخصصی و تماموقت در قالب سفالگری، فلزکاری، سنگتراشى و جواهرسازى مشغول بودهاند.
در هزاره دوم قبل از میلاد شهر سومرى اور دارای بخشهایى از مراکز بازرگانى و توليدى بوده که به دلیل ارتباطات بازرگانى و فرهنگى، شباهتهای قابلتوجهی با شهرهای تمدن عیلام داشته است. در بخشهایی از محوطه مسکونى شهر اور، راستههایى وجود داشت که در دو سوى آنها دکانهایى براى فروش و عرضه محصولات گوناگون در نظر گرفته شده بود. در شهر شوش نيز از هزاره دوم قبل از میلاد، فعاليتهاى بازرگانى و تبادل پارچه و اشيای فلزى رواج داشته است. در زمان مادها، شهرنشينى رشد يافت و گروههایى از پيشهوران و صنعتگران بهصورت حرفهاى به کارهاى تخصصى اشتغال داشتند.
دوران پیش از اسلام
در دوره هخامنشى و در روزگار داريوش، سرزمینهای تحت فرمان به پهناورترين حد خود رسيد و در حدود چهل و شش قوم مختلف تحت فرمان هخامنشيان بودند. در اين دوره، اقتصاد ساختار مشخصی یافت و بازرگانى با هر دو روش پول و مبادله کالا صورت مىگرفت و ماليات با عناوين مختلف در اين دوره مطرح بوده است. بر اساس کتيبههاى به دست آمده از تخت جمشيد، صنعتگران و کارگران مجموعه تخت جمشيد، هر يک دستمزدى معين براساس مهارت و تخصص خود داشتند. در این دوره بازارهای مهم و عمومی در برخی شهرها وجود داشته اما درباره مکان آنها و شکل و شمایل و کارکردهای آنها اطلاع چندانی در دست نیست. به نظر میرسد که این بازارها در کنار دروازهها و در شهرهای بازرگانی در امتداد گذرها و محل تقاطع مسیرهای اصلی شکل میگرفتند.
در دوران سلوکی افزايش مبادلات بازرگانى و رونق بازار با انواع کالاهاى قابل مبادله موجب کاهش ارزش طلا و نقره شد و توليد پارچه و صنايع دستى، فلزکارى و سفالگرى رونق یافت. سلوکيان تعدادى شهر در مسير جادهها و راههاى نظامى و بازرگانی به منظور لشکرکشىهاى خود ایجاد کردند که در اين شهرها علاوه بر مردم عادى، برخى از پيشهوران، صنعتگران و سربازان يونانى نیز زندگى مىکردند و این امر زمينه مناسبى براى گسترش صنايع دستى و بازرگانى فراهم نمود.
در دوران پارتها، اقتصاد کشور بر اساس کشاورزى و بازرگانى اداره میشد. در اين دوره شهرهایى در مسيرهاى مهم تجارى به وجود آمدند و در امتداد راههاى اصلی، کارونسراها و بازارها برپا شدند.
بازرگانان در زمان اشکانيان نوعى نظام صنفى و حرفهاى مخصوص به خود داشتند و در شهرهاى بازرگانى در هر کدام از صنوف، محل مشخص و مربوط به خود داشتند. معمولاً محل بازار در شهرهاى بازرگانى در نزديکى دروازه و در مسیر مهمترين راههای اصلى شهر قرار داشت.
در دوره ساسانيان جامعه ایران به سمت شهرى شدن پيش مىرفت و با ساخت شهرهای بزرگ تحول جامعه مدرن را تجربه میکرد. روابط بازرگانى ايران با همسايگان در این زمان رونق یافت و علاوه بر کشاورزى، توليد صنايع دستى و انواع پارچه، اشيای فلزى و شيشهاى، جواهرآلات و ابريشمبافى گسترش پیدا کرد و در شهرهایى مانند: شوشتر، شوش و …، کارگاههاى متعدد پارچهبافى داير گردید. کالاهایى مانند: انواع پارچه ابريشمى، کتانى، پشمى، قالى، مصنوعات فلزى و برخى از انواع ميوه و خشکبار از ايران صادر و کالاهایى نظیر: ابريشم خام و ادويه و سنگهاى قيمتى از کشورهاى ديگر وارد ايران مىشد. در این دوران بازار بهعنوان يک فضاى مهم شهرى نقش بارزی يافت و به يکى از عناصر اصلى شهر تبدیل شد؛ بهطوری که همزمان، هم شاهراه ارتباطى بوده و هم دارای تأثیرات اجتماعى اقتصادى قابل توجهی در حيات جامعه شهرى آن روزگار به عهده داشت. در اين دوره، تشکيلات صنفى به وجود آمدند.
دوره پس از اسلام
در دوران اسلامى شهرها توسعه یافت و تعدادشان افزوده شد و به دنبال آن، بازارها نيز رونق بسيارى يافتند. در ابتدا بازارها به صورت موقتى و چيدن بساط در مکانى معين به وجود آمدند و به مرور زمان، شکل ثابتى به خود گرفتند و در بخشهای معين از شهر به صورت دکانهایى گرد آمده در يک مجموعه به نام بازار شکل گرفتند. از اواخر قرن اول هجرى در بسيارى از شهرها، بازارهاى دائمى با تفکيک مشاغل و کالاها به وجود آمده و هر صنف، راسته جداگانهاى برای خود داشت.
در دوره غزنويان و سلجوقيان به دليل وجود حکومتهاى مقتدر، اقتصاد ملى به شکوفایى رسيد و هنر و فرهنگ ايرانى بسيار مورد توجه قرار گرفت. در متون تاريخى مربوط به قرون چهارم تا ششم هجرى، مطالب بسيارى درباره افزايش توليد صنايع دستى در شهرها و روستاها و همچنین صادرات آن به کشورهاى ديگر به چشم میخورد. بازارهاى شهرهاى بزرگ ایران در اين دوره بسيار توسعه یافته و رونق داشتند.
در قرن هفتم به دلیل حمله مغولها و ويرانى شهرهای مهم ایران، اقتصاد کشور دچار انحطاط شد. پس از آن با روى کار آمدن ايلخانان و به دلیل تدبير برخى انديشمندان و دانشمندان ايرانى، اصلاحاتی در حوزه مسائل اقتصادى و اجتماعى صورت گرفت.
در دوره تيموريان، اقدامات عمرانى در برخى نواحى کشور انجام شد و بازارهاى بعضی از شهرهاى بزرگ گسترش یافت. بناهایى مانند: کاروانسرا، مسجد و مدرسه در شهرهایى از قبیل: سمرقند، بخارا، هرات، مشهد، مرو و … به وجود آمدند که بیش از پیش موجب رونق و توسعه کشور شدند.
در دوره صفويه با توسعه روابط با دیگر کشورها، بازرگانى خارجى رونق يافت و توليد انواع محصولات مورد توجه قرار گرفته و شهرنشينى گسترش یافت. بازارهاى شهرى در شهرهایى نظیر: اصفهان، تبريز، مشهد و قزوين توسعه پیدا کردند و کاروانسراهایى در کنار هر بازار بر پا شد. «شاردن» تعداد کاروانسراهاى اصفهان را در دوره صفويه، ۱۸۰۲ باب آورده است.
پس از صفويه در زمينه توسعه فضاهاى شهرى و بازارها اقدام چندانی صورت نگرفت. البته در دوره کريمخان زند فعاليتهاى عمرانى قابلتوجهی در شيراز انجام شد؛ مانند بناى بازارى بزرگ و تعدادى کارونسرا که از بناهاى با ارزش تاريخى شيراز محسوب میگردند.
تهران در دوره قاجار بهعنوان پايتخت کشور انتخاب شد و توسعه یافت. بازار اصلى تهران که در دوره صفويه شکل گرفته بود، در اين دوره در امتداد محورهاى اصلى شهر گسترش يافت و مسجد جامع به مجموعه بازار اضافه شد. البته در این دوره در ساير شهرها اقدامات کمترى صورت گرفت. در دوره قاجار، به دلیل مبادلات اقتصادى بين ايران و ساير کشورها، برخى کالاهاى خارجى به بازارهاى ايران وارد شد و در بعضی زمينهها به توليد داخلى آسيب رساند. حتی گاهی به تعطيلى برخى از مراکز توليدى کشور در پى ورود کالاهاى خارجى منجر گشت و نیز صادرات برخى کالاها نيز دچار بحران شد. همچنين در دوره قاجار تعدادى کارخانه تأسيس و راهاندازى شد، از جمله آنها کارخانه باروتکوبى، اسلحهسازى، توپسازى، ماهوتبافى، ابريشمتابى، کاغذسازى، بلورسازى، صابونپزى، نخريسی، چاپخانه و … بود که موقعيت برخى از اين کارخانهها بر تحول ساختار شهرى بازارها مؤثر واقع شد. بعضی از آنها بيرون بازار ساخته شدند که موجب تضعیف نقش محورى بازار در اقتصاد شهر شد. همچنین در این دوره با ساختن معابر و خيابانهاى مستقيم، تحولاتی در حوزه ارتباطات به منظور راندن کالسکه و برگزارى مراسم و آیينهاى تشريفاتى به وجود آمد. در کنار خيابانها، نمادها و ساختارهاى جديد شهرى، ادارى، حکومتى و سپس دکانها و فضاهاى تجارى ساخته شدند. به اين ترتيب بازارها بهصورت پراکنده يا متمرکز در کنار خيابانها و در سراسر شهر گسترش يافتند و بازارهای سنتی به فضاهایى قديمى و تاريخى تبدیل شدند که البته همچنان کاربری خود را به عنوان محل داد و ستد اصلی شهر حفظ نمودند.
میدان ارگ تهران در دوره قاجار
از دوران پهلوی به بعد به دلیل نگاه خاص رضاخان و در پی افزایش تعاملات بینالمللی و تغییر سلیقه و سبک زندگی جامعه، بازارها با الگوبرداری از نمونههای غربی بیش از پیش به سمت رویکردهای مدرن متمایل شدند و در عین حفظ سبک سنتی، مدلهای مدرن از انواع مراکز خرید و مجتمعهای تجاری چندمنظوره با سبک معماری جدید به مرور در شهرهای بزرگ متداول گردید.
در تمام روندهای ذکر شده نقش بازارها در ساختار جامعه ایران از ابعاد گوناگون قابل توجه و بررسی میباشد. مفهوم بازار در ایران، از گذشته تاکنون بازیگر مهمی در اقتصاد جامعه بوده و در عین حال در برهههای گوناگون نقش مهم و تعیینکنندهای از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته است.
بازار سنتی شیراز
از بعد سیاسی بازارها اغلب مکانی برای اطلاعرسانی و تبادل اخبار بوده و بحثهای سیاسی همواره در آن جریان داشته است. به دلیل نقش حیاتی بازار در اقتصاد جوامع، حکومتها به درخواستهای متولیان بازارها توجه خاص نموده و سعی در همراه نمودن آنها در روند تصمیمگیریها و تحولات سیاسی و اجتماعی داشتهاند. همواره حضور فعال صاحبان حرفهها و اصناف در تحولات و بحرانهای پیش آمده شهرها بسیار بارز و تعیینکننده بوده است. در طول تاریخ ایران، نمونههای بسیاری از جریانات سیاسی کشور با حضور بازاریان در متن آنها شکل گرفته است مانند تحریم تنباکو در دوران قاجار یا تأمین مالی جریان ملی شدن صنعت نفت در زمان پهلوی.
بازار تهران در گذر زمان
از سوی دیگر، بازارها همواره محلی برای انتقال آداب و سنن، اندیشهها و رفتارهای اجتماعی بوده و به نوعی محل جریان حیات جامعه به حساب میآیند. بسیاری از حرکتهای مردمی و خودجوش مانند: کمک به ازدواج جوانان، پیوندها و مناسبات خانوادگی و جمعآوری کمکهای مالی برای محرومان یا آزادی زندانیان در بستر بازارها شکل میگرفت. برگزاری بسیاری از جشنها و مراسم ملی و حتی سوگواریهای مذهبی در بازارها انجام میشد و این روند تا حدودی تا دوران معاصر نیز تداوم یافته است.
از بعد مذهبی نیز معمولاً در شهرها و حتی روستاهای ایران، بازارها یا دارای مسجد و مکانهای مذهبی مشابه بوده یا در کنار مکانهای متبرکه مانند: حرمها و امامزادهها و مساجد بزرگ ایجاد میشدهاند. به طور مثال گاهی بازارهای موقتی مانند بازار روز در حیاط امامزاده روستاها برگزار میشد که این خود نشان از تلفیق دو بعد مذهب و اقتصاد در بازارهای سنتی ایران دارد. این جایگاه در رویکردهای نوین بازارهای ایران تا حدود زیادی کمرنگ شده و در برخی موارد در حال فراموشی است.
در بازارهای نوین توجه به بعد اجتماعی از لحاظ فراهمآوری امکانات گذران اوقات فراغت و تفریحی و نیز امکان تبادلات و تعاملات اجتماعی افراد در فضاهای مدرن بازار بیش از پیش مورد توجه بوده و بهای خاصی به این بعد از نیازهای اجتماعی جامعه در این رویکرد داده میشود که بسیار ضروری و با اهمیت است.
در کل نقش بازارها در تاریخ این سرزمین بسیار فراتر از محل فیزیکی تعاملات اقتصادی بوده و به عنوان بازیگری پویا و فعال در نهادهای اجتماعی جامعه، یکی از شکلدهندگان مهم فرهنگ و تمدن ایران محسوب میشود و نمیتوان هویت ایرانی را بدون لحاظ نمودن این مفهوم به درستی تحلیل و درک نمود.